فیلم وضعیت بسیار مزخرف بود. علیرغم اینکه خواب بزرگ بسیار بهتر از من هرچی تو دلم بوده رو در مورد این فیلم گفته ولی من هم نتونستم از کنارش بگذرم. مهم ترین مشکل این فیلم آدم های تک بعدی هستن. بازجو تک بعدی، برادر حزب اللهی تک بعدی، پدر تک بعدی، مادر تک بعدی. چطور ممکنه توی مهمونی خانواده ای که پیانو میزنن و آواز میخونن پسر خانواده در بیاد بگه من راضی نیستم زنم بخونه به پدر هم امر کنه که نذاره دختر خانواده بخونه و پدر هیچی نگه که هیچ، عمه و خاله و عمو و دایی هم اظهار نظر نکنن!! کارگردان نمیدونسته با این وضعیت مشروعیت نظام احتمال حزب االهی شدن فرزند همچین خانواده ای خیلی کمه و اگر هم بشه به خانواده نمیتونه زور بگه و تازه پدر رو هم نمازخون کنه؟؟ پسر خانواده توی خانه دوربین کار میذاره؟ در خانواده ی متوسط ایرانی بچه ها بیرون از خانه هر کاری هم بکنن هنوز خانه مطلقاً زیر نظر پدر و مادره، هرجایی هم کمبود نظارتشون لازم باشه فیلم باید بهانه ی خوبی براش بتراشه، خیلی مصنوعیه که پدر و مادر اهل خانواده اصلاً نفهمن در خانه چی میگذره.
از همه مصنوعی تر صحنه ایه که ۲ تا زوج همجنسگرا میرن پشت مغازهٔ سلمانی تا فیلم غیر مجاز بخرن. اولا کارگردان فک نکرده مشکوکتر از رفت و آمد دختران به مغازهای منحصراً مردانه نیست؟ کارگردان فک میکنه مردم ایران فیلم و موسیقی غیر مجاز رو از مغازههای مخفی میخرن؟ اگر ایشون یک نفر رو میشناخت که اساسا میدان انقلاب رو دیده باشه میدونست در تهران امروز مردم میرن فیلم میلک رو از یه دستفروش میخرن بعد میشینن تو یه کافه دور هم در موردش گپ میزنن.
و اینها فقط گوشه ی کوچکی از مشکلات فیلمیه که میخواد مشکل "بزرگی" در جامعه ی ما بپردازه.
از همه مصنوعی تر صحنه ایه که ۲ تا زوج همجنسگرا میرن پشت مغازهٔ سلمانی تا فیلم غیر مجاز بخرن. اولا کارگردان فک نکرده مشکوکتر از رفت و آمد دختران به مغازهای منحصراً مردانه نیست؟ کارگردان فک میکنه مردم ایران فیلم و موسیقی غیر مجاز رو از مغازههای مخفی میخرن؟ اگر ایشون یک نفر رو میشناخت که اساسا میدان انقلاب رو دیده باشه میدونست در تهران امروز مردم میرن فیلم میلک رو از یه دستفروش میخرن بعد میشینن تو یه کافه دور هم در موردش گپ میزنن.
و اینها فقط گوشه ی کوچکی از مشکلات فیلمیه که میخواد مشکل "بزرگی" در جامعه ی ما بپردازه.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر