یک چیزی که اخیراً مرتب می بینم تحریف تاریخ به این شیوه است که یک مطلب ناهمخوان با تاریخ را در بین چند مطلب درست جا میزنند و به این ترتیب انگار دروغ در همنشینی با حقیقت راست میشود. مثلاً ابراهیم نبوی نوشته:
"وقتی احمدی نژاد اعلام کرد انرژی هسته ای حق مسلم ماست، اگر به هر ایرانی می گفتی که حق مسلم ما نیست می زد توی دهانت. یعنی ماها از اینکه احمدی نژاد آمریکا را تحقیر کرده خوشحال بودیم."
کل مقاله درباره ی همراهی اکثر ایرانیان با اشغال سفارت آمریکا در تهرانه که این درسته ولی آوردن این جمله لابلای حرفهای درست از دروغ بودنش نمیکاهه. آقای نبوی زمان احمدی نژاد در ایران نبود و در اون ایرانی که ما توش زندگی میکردیم احمدی نژاد از اول عنوان دروغگو داشت و به نظر اکثریت آمریکا تحقیر نشده بود بلکه ایران به سوی دردسر بزرگی میرفت.
"وقتی احمدی نژاد اعلام کرد انرژی هسته ای حق مسلم ماست، اگر به هر ایرانی می گفتی که حق مسلم ما نیست می زد توی دهانت. یعنی ماها از اینکه احمدی نژاد آمریکا را تحقیر کرده خوشحال بودیم."
کل مقاله درباره ی همراهی اکثر ایرانیان با اشغال سفارت آمریکا در تهرانه که این درسته ولی آوردن این جمله لابلای حرفهای درست از دروغ بودنش نمیکاهه. آقای نبوی زمان احمدی نژاد در ایران نبود و در اون ایرانی که ما توش زندگی میکردیم احمدی نژاد از اول عنوان دروغگو داشت و به نظر اکثریت آمریکا تحقیر نشده بود بلکه ایران به سوی دردسر بزرگی میرفت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر