counter

۱۳۹۱ اسفند ۱۰, پنجشنبه

آلزایمر القایی

یک چیزی که اخیراً مرتب می بینم تحریف تاریخ به این شیوه است که یک مطلب ناهمخوان با تاریخ را در بین چند مطلب درست جا میزنند و به این ترتیب انگار دروغ در همنشینی با حقیقت راست میشود. مثلاً ابراهیم نبوی نوشته:

"وقتی احمدی نژاد اعلام کرد انرژی هسته ای حق مسلم ماست، اگر به هر ایرانی می گفتی که حق مسلم ما نیست می زد توی دهانت. یعنی ماها از اینکه احمدی نژاد آمریکا را تحقیر کرده خوشحال بودیم."

کل مقاله درباره ی همراهی اکثر ایرانیان با اشغال سفارت آمریکا در تهرانه که این درسته ولی آوردن این جمله لابلای حرفهای درست از دروغ بودنش نمیکاهه. آقای نبوی زمان احمدی نژاد در ایران نبود و در اون ایرانی که ما توش زندگی میکردیم احمدی نژاد از اول عنوان دروغگو داشت و به نظر اکثریت آمریکا تحقیر نشده بود بلکه ایران به سوی دردسر بزرگی میرفت.

۱۳۹۱ اسفند ۱, سه‌شنبه

و این فقط یک نمونه است

داشتم تارنمای حبیب باقری استاد تمام شیمی دانشگاه شریف رو می دیدم. در تمام مقالات اخیر این استاد فقط در یکی ایشون نویسنده ی اول نیستن. پرسش من از استاد اینه که فول پروفسور که هستن میخوان ترفیع بگیرن فیل پروفسور بشن که انقدر اصرار دارن دانشجوی بدبخت که تازه پس از فارغ التحصیلی باید دنبال کار بگرده نویسنده ی اول نباشه؟ از اون مهمتر آیا فقط یک دانشجو تحت آموزشهای ایشون به مقام رفیع نویسنده ی اول رسیده؟ مگه یکی از هدفهای تحصیلات تکمیلی آموزش مقاله نوشتن در یک مجله ی بین المللی نیست؟

۱۳۹۱ بهمن ۱۹, پنجشنبه

زهرخند تاریخی

همه ی اونایی که بهمن پنجاه و هفت مشتشون مسلسل شد
همه ی اونایی که پاییز شصت و هفت رو ندیدن یک صدا بخونن
این بانگ آزادیست کز خاوران خیزد ...

۱۳۹۱ بهمن ۱۶, دوشنبه

آداب آلمانی 13: پوزه ی مشت لازم

یک فحشی در آلمانی هست که ترجمش میشه "پوزه ی مشت لازم" (Hackfresse). در همین فحش آدم میتونه میراث عظیم فلسفه ی آلمانی رو ببینه. وقتی شما میگین میخوام بزنم تو پوزه ی یارو، این یک حالت ذهنی (subjetive) هست و اگر خشم شما بر طرف بشه دیگه لزومی نداره که یارو رو بزنین. ولی وقتی پوزه ی یکی مشت لازمه، این یک خاصیت عینی (objective) برای پوزه ی طرفه و هیچ ربطی به حس شما نداره. این خاصیت عینی با خشمگین شدن شما نمیاد و با بر طرف شدن خشم شما نمیره، حتی اگر در کمال آرامش هم باشید باید یک مشت تو پوزه ی طرف بزنین به این دلیل روشن که پوزه ی طرف مشت لازم داره.

۱۳۹۱ بهمن ۱۴, شنبه

غریبانه ی 7- صدای پای آب

میرم یقه ی رودخانه ها رو میگیرم ازشون می پرسم چرا صداتون در نمیاد. غرش رودخانه بالاترین دلیل زنده بودن ماست.