counter

۱۳۹۲ اسفند ۴, یکشنبه

چگوارای خنزر پنزری

کم کم دارم پایان‌نامه رو می‌نویسم. خودم باورم نمی‌شه چهارساله ایران نیستم. سرگردان بعدشم، چیکار کنم؟ چیکار می‌خوام بکنم؟ چیکار می‌تونم بکنم؟
اول پایان‌نامه‌ی ارشدم از هیچکس تشکر نکردم پایان‌نامه رو به هیچکس هم تقدیم نکردم صفحه‌ی بسم الله هم نذاشتم. خیلی هم حس خودخفن بینی داشتم که پایان‌نامه رو باز میکردین با چکیده آغاز می‌شد. حالا می‌شینم فکر می‌کنم از کیا باید تشکر کنم، نام چند نفر رو می‌شه نوشت. حالا برام روشنه که اگه هیچی ننویسم باید دور ارتباطات کاری آینده با بعضی همکاران فعلی و توصیه نامه‌ی خوب از استاد راهنما رو خط بکشم. حالا می‌فهمم سر پایان‌نامه ارشد هم خیلی شجاع و وارسته نبودیم، سرکشی کردنمون از بزرگواری استاد راهنما بود. می‌ریم که کلاً استعفا بدیم از هرچی بودیم. با همه خوش اخلاق و از روی تعاریف رفتار حرفه‌ای تو کتابهای مدیریت برخورد کنیم، پامونو بذاریم رو شونشون بریم از نردبان ترقی بالا. ده سال دیگه بیایم پشت پنجره پایینو نگاه کنیم ببینیم یه پیرمرد خنزر پنزری نشسته بالای نردبان ترقی داره می‌خونه: من همونم که یه روز ...



۱۳۹۲ آبان ۱۹, یکشنبه

شیمی فمتو

روشهای طیف‌بینی ضربه-کاوش (pump-probe) یکی از روشهای مؤثر در مشاهدۀ پدیده‌های مختلف فیزیکی است. ایدۀ اصلی این روشها اینست که ابتدا به سازست اختلالی وارد کنیم و سپس واکنش سازست به اختلال را مشاهده کنیم. آگوست توپلر فیزیکدان آلمانی نخستین روش ضربه-کاوش را در سال 1243 خورشیدی برای عکس‌برداری از امواج اختراع کرد. مثال آشنا برای شیمی‌دانان، طیف‌بینی مغناطیسی هسته با استفاده از تبدیل فوریه است. در این روش ابتدا همۀ هسته‌ها برانگیخته می‌شوند و سپس سیر بازگشت حالت اسپینی هسته‌ها به حالت پایه مشاهده می‌شود.
برای مشاهده‌ی حرکت هسته‌ها در طول یک واکنش نیز می‌توان همین طیف‌بینی ضربه-کاوش را به کار برد. واکنش‌های تک ملکولی بهترین مثالها برای بررسی این روش هستند. نخست به تجزیه‌ی سیانید ید بپردازیم. با سه سطح انرژی الکترونی کار داریم:

نخستین تابش فوتون ملکول را از حالت پایه‌ی الکترونی به حالت اول برانگیخته می‌فرستد، اما حالت برانگیخته پیوندی نیست در نتیجه بسته‌ی موج بسوی راست نمودار سرازیر می‌شود. حالا با یک فوتون دوم می‌توان بسته‌ی موج را به سومین سطح الکترونی برانگیخت. اینکه چه فرکانسی با چه شدتی جذب شود بستگی به اختلاف زمانی ضربه و کاوش دارد. فقط اگر با تأخیر خیلی زیاد فوتون کاوش تابیده شود فرکانس مورد نیاز ثابت است. در نمودار بالایی شکل ب جذب فوتون کاوش در زمان بینهایت به نسبت تأخیر زمانی تابش آن رسم شده، جذب با گذشت زمان افزایش می‌یابد تا جایی که اختلاف زمانی ضربه و کاوش بینهایت شود یا به عبارت دیگر همه‌ی بسته‌ی موج به پایین سطح اول برانگیخته درغلطیده باشد، در این صورت جذب ثابت می‌شود چون با گذشت زمان اتفاق جدیدی نمی‌افتد. در نمودار پایینی شکل ب جذب فوتونی با تأخیر کمتر است. طبیعتاً اگر فوتون دیر تابانده شود بسته‌ی موج از این نقطه گذشته و جذب کم خواهد بود. پهنای باند پهنای بسته‌ی موج را تصویر می‌کند.
مثال دوم تجزیه‌ی نوری سدیم یدید است:

با یک فوتون سدیم یدید از حالت پایه‌ی یونی به حالت برانگیخته‌ی کووالانسی می‌رود، ید و سدیم خنثی هم که به هم نمی‌چسبند پس این حالت نمی‌تواند پیوندی باشد و بسته‌موج به سوی تجزیه پیش می‌رود. اما سدیم یک الکترون از ترکش برمی‌کشد و سبک روانه‌ی ید می‌کند، ید که به تیر بلا گرفتار شد به حکم جاذبه‌ی کولنی به سوی یون سدیم برمی‌گردد. نتیجه‌ی این فرایند برخورد دو سطح الکترونی است. اگر تقریب بورن اوپنهایمر درست بود همه‌ی بسته‌ی موج برمی‌گشت اما این تقریب درست در همین نقاط برخورد دیگر صدق نمی‌کند* پس در هربار برگشت بسته‌ی موج به نقطه‌ی برخورد ده درصد از بسته به سوی تجزیه ادامه می‌دهد. حالا برای کاوش چه فوتونی می‌توان استفاده کرد؟ قطعاً هر شیمیدانی خط د زرد مشهور سدیم را پیشنهاد می‌کند


در شکل می‌بینیم که جذب هر بار کمتره چون پیش از این بخشی از تابع موج به سوی نیستی رفته. اختلاف زمانی بین قله‌ها زمان یک رفت و برگشت بسته‌ی موج است.
* شکست تقریب بورن اوپنهایمر یکی از هیجان انگیزترین بخش‌های شیمی کوانتومی و فیزیک ملکولی است. اثر یان تلر معروفترین مثال از این دسته است.


۱۳۹۲ آبان ۱۲, یکشنبه

مصلوبش کن

مسلمانان با مرگ پیامبرشون خیلی منطقی برخورد کردن، بالأخره آدم پیر می‌شه می‌میره دیگه. ولی چند سال بعد که به مسیحیان برخوردن تازه فهمیدن که مرگ با مرگ توفیر داره، یک شهادت دراماتیک پیشوای مذهبی البته برای خودش جان نداره ولی واسه امتش کلی نان داره. مسلمانان هم قانع شدن و با عمر شروع کردن.

۱۳۹۲ شهریور ۴, دوشنبه

آداب آلمانی 14: خون و آهن

البته همه شنیدیم که بیسمارک گفت: مسائل مهم زمان ما با بحث و رأی اکثریت حل نمی‌شوند بلکه با خون و آهن حل می‌شوند. اما بخش ناگفته‌ی سخنرانی زمینه‌ی اون بود، سخنرانی در مورد اتحاد ایالت‌های آلمانی بود و اینگونه آغاز می‌شد: از راه لیبرالیسم پروسی دورنمای آلمان دیده نمی‌شود (Nicht auf Preußens Liberalismus sieht Deutschland).
پس از کنار رفتن بیسمارک خود آلمانیان هم فراموش کردن که خون و آهن برای اتحاد آلمان تجویز شده بود، شصت سال برای استیلا بر اروپا جنگیدن و هرچه بیشتر جنگیدن شکست‌های بزرگتر خوردن و تازه اخیراً فهمیدن راه استیلا بر اروپا اقتصاده نه خون و آهن.

۱۳۹۲ مرداد ۳, پنجشنبه

دنیای غیرکلاسیک

در حکومت غیردموکراتیک ما نامزدهایی که از سخت‌ترین گزینش‌های حکومت رد شدن سر اساسی‌ترین مسائل نظرات کاملاً متفاوت دارن. در حکومت‌های دموکراتیک آنها که هرکسی می‌تونه نامزد بشه فرق نامزدها فرق کوکاکولا و پپسیه.

۱۳۹۲ تیر ۳۱, دوشنبه

گشت ارشاد

به نظر من این روی‌کرد که بگیم حجاب مسأله‌ی فرهنگیه پس برخورد پلیس جواب نمیده و باید برداشته بشه غلطه. خود من شخصاً فکر نمی‌کنم که با هیچ استدلالی راضی بشم تو هوای چهل درجه لباس اضافه بپوشم (اصلاً فکر می‌کنم مردان هم باید برای حق پوشیدن شلوارک اقدام کنن). وقتی می‌گیم باید کار فرهنگی کرد داریم طرفداران ترویج حجاب رو فریب می‌دیم تا دنبال برخورد پلیسی با ما نباشن. ما نمی‌تونیم گشت ارشاد رو جمع کنیم چون داریم دروغ می‌گیم میرحسین راست می‌گفت که گفت نظام باید به همین جوانان اعتماد کنه (بخونین بپذیرتشون) ما هم باید بایستیم و بگیم ما ارزش‌های شما رو قبول نداریم و وجود داریم و یک شبه هم بخار نمی‌شیم پس شما هم ناچارید زندگی در کنار ما بپذیرین.


۱۳۹۲ خرداد ۲۵, شنبه

و من صبح را دوست دارم

رفتین هفت تیر؟ شادی کردین؟
برای من هرروز شیخ میاد زیر پل هوایی پیاده میشه. من بهش میگم شیخ از حق ما نگذر شیخ دستاشو میبره بالا میگه چشم