counter

۱۳۹۰ اردیبهشت ۷, چهارشنبه

من هم میر حسین هستم!

روزهای آغازین حصر رهبران جنبش سبز بود که "حالا باید چه کنیم؟" پرسشی بود که دهان به دهان و ذهن به ذهن میچرخید. داشتم برای یک بلاگ ارزشی گزیرش دشنام مینوشتم که یک لحظه چهره ی میرحسین در مناظره یادم اومد:
"بنده اومدم همین روحیه رو عوض کنم"
پیش خودم فکر کردم اگر میرحسین هم مثل همه ی ما فحش میداد و تندخویی میکرد دیگه چیزی برای عرضه در مقابل دشمن ملت نداشت که بتونه اینگونه بایسته و به ما مبارزه یاد بده. فکر کردم چرا من میرحسین نباشم؟ چرا از رفتارش یاد نگیرم؟ ما هر روز خطاهایی میکنیم که ما رو از چیزی که میخواهیم باشیم دور میکنه، فقط اینکه کلاً آدم خوبی باشیم کافی نیست باید به خوبی میرحسین و خاتمی و منتظری باشیم تا بتونیم ادامه بدیم.

"یادمان باشد که برای ما، هدف وسیله را توجیه نمی‌کند. یادمان باشد که شعار «دروغ ممنوع» در روزهای پرشکوه پیش از انتخابات، چگونه از جان مردم خسته از دروغ‌های پیاپی قدرتمندان برخاست و فضای این دیار را فراگرفت. یادمان باشد که تا یکایک ما، خود را از آلودگی‌ها و نقایص اخلاقی پاک نسازیم، انتظار داشتن جامعه‌ي اخلاق ـ بنیادی که در آن همه‌ي انسان‌ها بتوانند به قله‌های شکوفایی انسانی خود برسند، بیهوده است. و یادمان باشد که در این راه، شکست نیست؛ اما صبر و استقامت فراوان، و عدم ترس از پرونده‌سازی و سایر اقدامات سرکوبگرانه ضروری است. یادمان نرود که همه باهم می‌گفتیم نترسید نترسید ما همه با هم هستیم."




بيانيه‌ي مير حسين موسوي به‌مناسبت روز دانشجو ـ 16 آذر 1389

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر