counter

۱۳۹۱ خرداد ۲۰, شنبه

میراث آلبرتا: حاشیه بدون متن

در فیلم به رنگ ارغوان جمله ی درخشانی هست که میگه حاشیه از متن مهمتره. خود "مستند" میراث آلبرتا آنقدر به هر "سند" قیچی زده که عملاً متن چیز زیادی نداره، ولی الگوی برش فیلم ساز حاوی پاسخ پرسشهای فیلم هست. مصاحبه با سینا جعفرپور آشکارا محدوده به تنظیم نور و صدا و چرخاندن دوربین دور خوابگاه، در واقع مصاحبه ای وجود نداره، انگار فقط فیلم بردار فضای خوابگاه رو گرفته باشه و تمام، چهره ی سینا تنها تأیید میکنه خوابگاه در دانشگاه پرینستونه نه مثلاً کوچه بغلی رییس دولت!! مصاحبه با هژیر رحمانداد هم بالأخره به ما نمیگه ایشون چرا داره کمبود امکانات مادی در آمریکا رو تحمل میکنه ولی به این فضای کسب و کار دلکش ایران نمیاد.
از صحنه های مربوط به دفن شهدا فقط سخنرانی رییس هیأت الزهرا نشون داده میشه و هیچ اشاره ای به استدلالهای مخالف نمیشه، و جالبه بدونیم حمله به مخالفان تدفین وقتی آغاز شد که به جای دانشجویان تریبون دست حاج گوریل حدادیان افتاد تا ندای حمله به چماقداران داخل صحن مسجد دانشگاه بده.
استادی هم هست که تز دانشجوی ایرانی در آمریکا رو به درد نخور میدونه و خودش در شرکتش دستگاهی میسازه که فقط پنج شرکت در جهان میسازن (البته نوار کاست رو هم شرکتهای کمی در دنیا میسازن!) ولی جا نداشت مثلاً شرایط پژوهش در ایران و آمریکا هم مقایسه میشد؟
صحنه های اسکی قراره چی به ما بگه؟ که مرفهین بی درد هم حتی از شرایط راضین؟ مرفهین بی درد همیشه راضین، کدوم زندانی سیاسی از سر شکم سیری معترض بوده؟ کدوم شهید سبز ماشین چند صد میلیونی داشته؟ بد نبود از زنان آبرومندی که نیمه شب در پمپ بنزین ها جوراب میفروشن هم سؤال میشد.
صحنه های سوسن خانم خوندن دانشجویان در دانشگاه آلبرتا و اردوی راهیان نور ظاهراً فقط یک قیاس مع الفارقه، اما همین قیاس همه ی داستان درد غریبه بودن در وطن رو بازگو میکنه: آدمها دو دسته ان یا میرن راهیان نور یا رقاصن (ما هم که طبیعتاً از رقاصها بهتریم). یا راضین یا اصلاً مملکت براشون مهم نیست. یا شیعه ان یا بی عار. خلاصه یا با ما هستن یا بی عرزشن.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر