counter

۱۳۹۱ آذر ۱۶, پنجشنبه

توتالیتاریسم

تفاوتهای یک حکومت توتالیتر با حکومتهای غیرتوتالیتر (حتی استبدادهای غیر توتالیتر) به یک فرق عمده قابل فروکاهش هست. یک حکومت غیرتوتالیتر برای مردم مشخص می کند که چه نباید بکنند ولی به آنچه که مردم می کنند و در این نبایدها نیست توجهی ندارند. حکومتهای توتالیتر برعکس، آنچه که مردم اجازه دارند انجام بدهند را مشخص می کنند و باقی همه جرم است.
در همین ایران نمونه های بسیاری هست که محکومیت فرد پایه ی قانونی ندارد (برای مثال محکومیت وکلا به خاطر دفاع از متهمان سیاسی)، اساس مشکل غیرقانونی بودن محکومیتها این است که تابحال هیچ حکومت توتالیتری نتوانسته قانونی بنویسد که راه بر همه ی ممکنها به جز خواست حکومت ببندد در نتیجه به محض اینکه کسی این ممکنهای پیش بینی نشده در قانون را انجام دهد طبیعتاً از نظر حکومت مجرم است اما جرمی که پیش از این شناخته نبوده.
کنه ماجرای اعتراف گیری هم در همین نکته قابل توضیح است. با به بند کشیده شدن مخالف تنها نبایدها قابل تحمیل به مخالفند اما هنوز مخالف از رعایت بایدها تن می زند پس باید مجبور بشود به نمایش تمکین از بایدها.
به همین دلیل رویداد خزپارتی و یا آب بازی چنان مهم هستند که صدا از رییس پلیس و نمایندگان مجلس بلند کنند. من کاملاً درک می کنم که حکومت توتالیتر این مسئله که عده ای امکانی برای تفریح پیدا کرده اند که در قانون پیش بینی نشده را در صدر مسائل امنیتی بداند، به هر حال براندازی واقعی پیدا کردن راههای نامطلوب حکومت اما در چهارچوب قانون است!!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر