counter

۱۳۸۹ دی ۲, پنجشنبه

زمان لرزه

کورت ونه‌گات نویسندهٔ آمریکایی کتابی‌ به نام زمان لرزه داره. ایدهٔ محوری در این کتاب اینه‌که بر اثر یک زمان لرزه مردم ناچار هستن دقیقا همون کارهایی رو انجام بدن که در ۱ ساله گذشته کردن، مثلا اگر ساله گذشته در زمان خاصی‌ راه میرفتن دوباره باید در همون زمان هم راه برن. در لحظه‌ای که این زمان لرزه به پایان میرسه مردمی که داشتن راه میرفتن میخورن زمین و ماشینها تصادف می‌کنن چون فراموش کرده بودن چطور باید ایستاد چون در هر حال مجبور بودن بایستن یا درست رانندگی‌ کنن!
البته ایدهٔ کتاب خیلی‌ ناب به نظر میاد ولی‌ معنی‌ واقعی‌ اون رو وقتی‌ با زیر پوست آلمان آشنا شدم فهمیدم. نگرانی نویسنده این بوده که مردم دیگه توانایی پاسداری از دموکراسی رو از دست داده باشن و فقط به این دلیل دموکراسی اینجا باشه که از قبل بوده. نشانه هایی برای این هست که من فقط یکیشو مینویسم. چند ساله پیش یونسکو گیر داد که برج جهان نما در اصفهان زیادی بلنده و اگه ارتفاعش اصلاح نشه نقش جهان از فهرست میراث فرهنگی جهانی‌ حذف می‌شه. روزنامه‌ها انقد نوشتن که بالاخره شهرداری اصفهان نظر یونسکو رو جلب کرد، دقت کنین این اتفاق در یکی‌ از بدترین دوران ایران از نظر بسته بودنه فضای اعتراض پیش اومده و عملا هیچ مکانیسم قانونی‌ برای مجبور کردن شهرداری وجود نداشت و فقط فشار افکار عمومی‌ نقش جهان رو نجات داد.
شبیه همین اتفاق در شهر درسدن در آلمان افتاد. بافت قدیمیه شهر درسدن هم جزو میراث فرهنگی جهانی‌ بود تا اینه‌که شهرداری تصمیم گرفت پل جدیدی روی رودخانه احداث کنه. یونسکو گیر داد ولی‌ سازست همه پرسی‌ (در بیشتر شهرهای آلمان وقتی‌ چنین بحثی پیش میاد سازمانهای غیر دولتی می‌تونن درخواست همه پرسی‌ بدن) در درسدن وجود نداشت کسی‌ هیچ کاری نکرد و اونجا از فهرست میراث فرهنگی جهانی‌ حذف شد، به همین راحتی‌! سوالی‌ که پیش میاد اینه‌که آیا اگه قوانین همه پرسی‌ در شهری نبود مردم باید دست رو دست بزارن؟ 

۲ نظر: