counter

۱۳۹۰ تیر ۴, شنبه

امامزاده دیوار 2

یک بار میان یک بحث علمی آموزگار من اشاره کرد که در مقاله ای نشون داده شده اگر شرایط شیمیایی فراهم بشه ملکولهای RNA همون کار معمولشون رو میکنن و نیازی به سلول نیست. من گفتم این یعنی روح وجود نداره و حیات فعل و انفعالات شیمیاییه. آموزگار گفت این یعنی روح در سلول وجود نداره، از سلول تا یک انسان خیلی راهه و ما نمیتونیم بگیم روح این وسط وارد شده یا نشده. طبیعتاً هدفش این نبود که از وجود روح دفاع کنه، که خودش هم اعتقادی نداشت، بلکه میخواست نتیجه گیری علمی رو به من یاد بده.
وقتی از حماقت مذهبی یا غیرمذهبی حرف میزنم منظورم همین نتیجه گیری های عجیب از فرضهای بی ربطه. چیزی که ما برای شناخت جهان در دست داریم روش علمیه، این روش برای رد  یا تأیید مذهب نیست، خدایی که همه جا هست ولی هیچ جا نیست، خدایی که همه چیز رو میدونه ولی انتخاب به ما میده اصلاً قابل رد با علم نیست، چه آزمایش علمی میتونین برای اثبات یا رد خدا بیارین؟ مهم اینه که ما بدونیم اساساً دانش برای چی هست و چطور باید با اون کار کرد، در این صورت باکی هم از خرافات نباید داشت.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر